جدول جو
جدول جو

معنی عقرب زده - جستجوی لغت در جدول جو

عقرب زده
(اَ تَ / تِ)
آنکه عقرب او را گزیده باشد:
چو از تاب انجم شب تب زده
بپیچید چون مار عقرب زده.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ / خیو اَ کَ دَ)
به پس راندن: عقب زدن اتومبیل و درشکه و غیره، در اصطلاح عامیانه، منصرف شدن از معامله و فسخ تصمیم کردن. توزدن. (فرهنگ لغات عامیانه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عقب زدن
تصویر عقب زدن
سپختن پس زدن
فرهنگ لغت هوشیار